اگر فرزند دارید حتما این مطلب را بخوانید
زینب کامرانی: کودکانی که دچار تغییرات عمده در زندگی میشوند، برای پردازش احساسات، درک و سازگاری با آن، به حمایت بیشتری نیاز دارند. چگونه خانواده میتواند به آنها در رسیدن به این هدف کمک کند؟
دکتر سلام عاشور، متخصص روانشناسی، میگوید: سازگاری با تغییرات بزرگ در زندگی میتواند برای کودکان دشوار باشد، به نحوی که ممکن است احساس ترس، عصبانیت یا اندوه کنند و بر احساسات، رفتار و سلامت روانشان تأثیر بگذارد.
همچنین نحوه برخورد آنها نیز ممکن است تغییر کند، پرخاشگرتر یا گوشه گیرتر شوند و شاید بیشتر مستعد ابتلا به اختلالاتی مانند اختلال اضطراب یا افسردگی شوند.
به کودک خود در شرایط سخت کمک کنید
به گفته دکتر عاشور رعایت مجموعهای از نکات برای کمک به فرزندتان در این مواقع سخت مهم است، از جمله:
در مورد تغییر با فرزندتان صحبت کنید: آنچه را که اتفاق میافتد برای فرزندتان به زبانی مناسب سنش توضیح دهید، به او اجازه دهید سؤال بپرسد و صادقانه به آنها پاسخ دهید.
به فرزندتان کمک کنید تا تغییر را درک کند: برای فرزندتان توضیح دهید که چرا این تغییر رخ داده و بعد از تغییر چه اتفاقی خواهد افتاد.
در کنار فرزندتان باشید: به او بگویید که در کنار او هستید و کمک خواهید کرد تا با تغییرات سازگار شود. مطمئن شوید عشقی را که نیاز دارد به او میدهید.
به کودکتان کمک کنید تا احساساتش را بیان کند: به او اجازه دهید احساسات خود را به شیوهای صحیح بیان کند و شما میتوانید با گوش دادن و حمایت عاطفی از او، کمک کنید.
فرصتهایی را برای فرزندتان فراهم کنید تا برای تغییر آماده شود: برای مثال، اگر فرزندتان به خانه جدیدی نقل مکان میکند، میتوانید به او کمک کنید اتاقش را تمیز و مرتب کند.
صبور باشید: ممکن است مدتی طول بکشد تا کودک شما با تغییرات سازگار شود، بنابراین در مواقع سخت صبور باشید و با محبت از کودک خود حمایت کنید.
فرصتی برای آشنایی فراهم کنید: اگر فرزندتان در حال رفتن به مدرسه جدید است، می توانید به او کمک کنید تا با محیط، دانشآموزان و معلمان آشنا شود.
ایجاد مهارتهای سازگاری: همیشه به یاد داشته باشید که با ارائه حمایت، راهنمایی و آموزش مهارتهای سازگاری صحیح به فرزندتان، میتوانید به او کمک کنید تا بر ترس خود از تغییر،غلبه کند.
درجه تأثیر و شدت
دکتر عایش نوایسه، مشاور آموزشی، میگوید: تردیدی نیست که تغییرات منفی - از هر نوع که باشد - در زندگی و تربیت کودکان تأثیر میگذارد، اما تفاوت در میزان تأثیر و شدت آن است. معمولاً تغییرات اجتماعی مانند طلاق یا ازدست دادن والدین، تأثیر قابل توجهی بر زندگی کودک میگذارد و باعث از دست دادن تعادل روانی، اجتماعی و عاطفی او میشود. به خصوص تأثیر عدم نقش محوری خانواده در دستیابی به این تعادل، اغلب این است که کودک در محیطی قرار میگیرد که برای سن و مرحله رشد او مناسب نیست.
نوایسه تایید میکند که این امر مستلزم نقش بیشتر نهادهای رفاه اجتماعی و مؤسسات آموزشی در ارائه برنامههای مناسب برای بازگرداندن تعادل به کودکان و ادغام مجدد آنها در نظام طبیعی جامعه است. زیرا اگر نهادها این نقش را ایفا نکنند، کودک در محیطی منفی قرار میگیرد که مناسب سن و مرحله رشد او نیست. نمونههای زیادی از این دست وجود دارد، مانند سوء مصرف مواد مخدر، تکدیگری، بیخانمانی، کودکان کار و غیره.
تغییرات طبیعی آسان
نوایسه میگوید: تغییرات طبیعی وجود دارد که به راحتی میتوان با آنها مقابله کرد زیرا بر جنبه عاطفی، اجتماعی یا روانی تأثیر نمیگذارد، مانند انتقال به مدرسه یا محیط جدید، اینها فقط به سطح مطلوبی از سازگاری نیاز دارند. دستیابی به این امر برای مددکاران اجتماعی، خانوادهها و مربیان آسان است، زیرا این یک تغییر مثبت است که با تغییرات روانی منفی که باعث اختلال در فرآیندهای رشد طبیعی کودکان میشود، مرتبط نیست.
وی ادامه می دهد: آنچه برای والدین مهم است مقابله با تغییرات مرتبط با رشد و ورود فرزندان به دوره نوجوانی است، این امر مستلزم مراقبت، ارتباط و هماهنگی ویژه با دستاندرکاران مؤسسات آموزشی است. زیرا مرحله حساسی برای کودکان است و نیاز به نوعی مراقبت ویژه از سوی والدین، مربیان مدارس، مؤسسات آموزشی، خانه کودک و دیگران دارد.
وی بر این باور است که توجه خانواده به ماهیت تغییراتی که زندگی کودکان را تحت تاثیر قرار میدهد، رکن مهمی در فرآیند تربیت و روش صحیح هدایت آنها به سمت رفتارهای مطلوب و مرتبط با فرهنگ، ارزشها، آداب و رسوم و باورهای جامعه به شمار میرود.
درجه تأثیر و شدت
دکتر عایش نوایسه، مشاور آموزشی، میگوید: تردیدی نیست که تغییرات منفی - از هر نوع که باشد - در زندگی و تربیت کودکان تأثیر میگذارد، اما تفاوت در میزان تأثیر و شدت آن است. معمولاً تغییرات اجتماعی مانند طلاق یا ازدست دادن والدین، تأثیر قابل توجهی بر زندگی کودک میگذارد و باعث از دست دادن تعادل روانی، اجتماعی و عاطفی او میشود. به خصوص تأثیر عدم نقش محوری خانواده در دستیابی به این تعادل، اغلب این است که کودک در محیطی قرار میگیرد که برای سن و مرحله رشد او مناسب نیست.
نوایسه تایید میکند که این امر مستلزم نقش بیشتر نهادهای رفاه اجتماعی و مؤسسات آموزشی در ارائه برنامههای مناسب برای بازگرداندن تعادل به کودکان و ادغام مجدد آنها در نظام طبیعی جامعه است. زیرا اگر نهادها این نقش را ایفا نکنند، کودک در محیطی منفی قرار میگیرد که مناسب سن و مرحله رشد او نیست. نمونههای زیادی از این دست وجود دارد، مانند سوء مصرف مواد مخدر، تکدیگری، بیخانمانی، کودکان کار و غیره.
تغییرات طبیعی آسان
نوایسه میگوید: تغییرات طبیعی وجود دارد که به راحتی میتوان با آنها مقابله کرد زیرا بر جنبه عاطفی، اجتماعی یا روانی تأثیر نمیگذارد، مانند انتقال به مدرسه یا محیط جدید، اینها فقط به سطح مطلوبی از سازگاری نیاز دارند. دستیابی به این امر برای مددکاران اجتماعی، خانوادهها و مربیان آسان است، زیرا این یک تغییر مثبت است که با تغییرات روانی منفی که باعث اختلال در فرآیندهای رشد طبیعی کودکان میشود، مرتبط نیست.
وی ادامه می دهد: آنچه برای والدین مهم است مقابله با تغییرات مرتبط با رشد و ورود فرزندان به دوره نوجوانی است، این امر مستلزم مراقبت، ارتباط و هماهنگی ویژه با دستاندرکاران مؤسسات آموزشی است. زیرا مرحله حساسی برای کودکان است و نیاز به نوعی مراقبت ویژه از سوی والدین، مربیان مدارس، مؤسسات آموزشی، خانه کودک و دیگران دارد.
وی بر این باور است که توجه خانواده به ماهیت تغییراتی که زندگی کودکان را تحت تاثیر قرار میدهد، رکن مهمی در فرآیند تربیت و روش صحیح هدایت آنها به سمت رفتارهای مطلوب و مرتبط با فرهنگ، ارزشها، آداب و رسوم و باورهای جامعه به شمار میرود.
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها
خواندنی