کد خبر: ۳۶۹۳
۱۴۰۱/۰۸/۱۰ ۰۸:۰۰:۰۰

صد و یک باور غلط درباره ازدواج/ باورهای نادرست قبل و بعد از ازدواج که زندگی مشترک را به خطر می اندازند

ما از همان کودکی برای خود از ازدواج یک رویا می‌سازیم؛ رویایی که هیچ مشکل و اتفاق ناگواری در آن جای ندارد و فقط عشق است که در محور دو نفر در حال چرخش متوالی است.

ستی مولایی؛ جالب است بدانید که زندگی دو نفره یک فیلم رمانتیک یک ساعته نیست؛ درست است که از واژه خانواده به عنوان کوچک‌ترین و البته مهم‌ترین بخش هر جامعه‌ای نام می‌برند؛ اما سوال اینجاست؛ ازدواج یک کمدی بی‌نقص است یا یک تراژدی غم انگیز؟! آیا این واژه زیبا و پر مفهموم با عدم آگاهی افراد می‌تواند به فرآیندی آزار دهنده تبدیل شود یا خیر؟! اینها سوال‌های است که باید بدانیم و آگاهانه با آن برخورد کنیم، به همین منظور در این مطلب به ریزه کاری های باورهای نادرست درباره این فکت مهم زندگی می‌پردازیم تا کانون گرم خانواده را به سمت ساحلی آرام و بدون تلاطم ببریم.

ازدواج؛ یک فیلم رمانتیک نیست

عینک خوش‌بینی را از چشم‌هایتان دربیاورید و به واقعیت‌های زندگی مشترک چشم در چشم و مستقیم نگاه کنید تا از رویای دوران جوانی بیرون بیایید. تصورات نادرستی در مورد عشق، روابط و ازدواج بر اساس تصویرهای تخیلی از فیلم‌ها، برنامه‌های تلویزیونی و مجلات در ذهن ما شکل گرفته است. این تصورات نادرست با ایجاد توقعات غیرمنطقی که منجر به سردرگمی، ناامیدی و غم و اندوه می‌شود، می‌تواند به طور باور نکردنی برای یک رابطه مخرب باشد. پس اگر می‌خواهید رابطه‌تان موفق شود، انتظارات شما باید بر اساس واقعیت باشد تا خیال. پس رابطه خود را با دیدی جدید ببینید.

داشتن یک رابطه عاشقانه؛ آسان است

اکثرا زوجین این اشتباه را زیاد مرتکب می‌شوند؛ آنها معتقدند که اگر قرار باشد با هم باشند، یک رابطه به طور طبیعی حاصل می‌شود. اما حقیقت این است که همه روابط مستحکم و پایدار نیازمند تلاش زیاد هستند. باید بدانید که؛ وقتی ازدواج می‌کنید کار تمام نمی‌شود بلکه تازه شروع ماجرا است. پس اگر می‌خواهید رابطه شما رشد کند و شکوفا شود، هر دوی شما باید آماده باشید تا در بقیه روزهای خود نقش فعالی در مراقبت و پرورش آن داشته باشید.

ازدواج کنم تا به آرامش برسم

این موضوع را بارها از افراد مختلف شنیده‌ایم که؛ می‌خواهیم با ازدواج به آرامش برسیم. در واقع اشکال این باور این است که فرد با تصور رسیدن به آرامش وارد مسیری می‌شود که عملا مسئولیت شناخت توجه و دقت را طلب می‌کند و آن آرامشی که مدنظر بیشتر افراد است یعنی رهایی از تنش و قرار گرفتن دائمی در وضعیتی با ثبات از این مسیر دور است. از طرفی وقتی هدف آرامش باشد تحمل فرد برای مخاطرات و مسائل و مشکلات به مراتب کمتر می‌شود. وارد شدن به رابطه‌ای که مسئولیت‌پذیری در آن حرف اول را می‌زند، نیاز به یک عزم جدی و داشتن آگاهی را دارد. در واقع؛آرامش در سایه یک ارتباط موثر و با کیفیت ایجاد می‌شود.

ما ذهن یک دیگر را می‌خوانیم

واقعیت این است که؛ عاشق شدن به ما توانایی ذهن‌خوانی نمی‌دهد. پس اگر می‌خواهید که شریک زندگی‌تان بتواند احساسات، نیازها و خواسته‌های شما را پیش بینی کند، باید با او خواسته هایتان را مطرح کنید نه اینکه منتظر باشید تا او بتواند ذهن شما را بخواند؛ این غیر ممکن است. هر دو نفر شما مسئول انتقال افکار و احساسات خود با کلمات بوده و به عنوان یک زوج، هر دو مسئول گوش دادن به این افکار و احساسات هستید.

عاشقانه هرگز برای زوج‌های عاشق نمی‌میرد

اغلب، افراد تصور می‌کنند که احساسات عاشقانه، اشتیاق و اصرار جنسی برای زوج‌هایی که واقعاً عاشق هستند هرگز از بین نمی‌رود. حقیقت این است که عشق و شدت آن در همه روابط به طور طبیعی بعد از مدتی کاهش می‌یابد زیرا زوج‌ها با یکدیگر راحت‌تر می‌شوند و هر روز یکدیگر را می‌بینند. البته، کمی بازیگوشی و اکتشاف می‌تواند شور و اشتیاق را در رابطه‌ای که در یک طلسم خشک است دوباره زنده کند.

ازدواج کنم، تا مستقل شوم

در برخی خانواده‌ها به واسطه وجود شرایط نامطلوب رفتاری، مالی و یا فرهنگی وجود اعتیاد، بزهکاری و جو سنگین وضعیت غیر قابل تحملی برای فرزندان در محیط خانواده ایجاد می‌شود. این وضعیت بیشتر در کشورهای شرقی یا در ناحیه خاورمیانه متاسفانه رخ می‌دهد. به همین دلیل؛ دختران تنها راه نجات را در ازدواج می‌بینند و منتظر موقعیتی هستند که ازدواج کنند و گاهی با پایین آوردن توقعات خویش و رضایت به ازدواج با اولین خواستگارشان دست به یک انتخاب هیجانی می‌زنند تا بتوانند خود را از سلطه خانواده بیرون بیاورند و مستقل شوند. اما در برخی از این ازدواج‌ها شرایط آن‌طوری که باید باشد نیست و با یک شکست بزرگ مواجه می‌شوند. البته در پسرها هم این موضوع به چشم می‌خورد. پسرها هنگامی که با فشارها و سرکوب‌های والدین خود مواجه می‌شوند؛ گاهی مستقل شدن و تشکیل خانواده را بهترین راه حل برای فرار از مشکلات خانه می‌یابند و همین موضوع باعث عدم استفاده از منطق و درایت در انتخاب درست در آنها می‌شود.

دلم برایش می سوزد

ازدواج از سر دلسوزی هم از مواردی است که در هر دوجنس دیده شده است هم در دختران و هم در پسران؛ در این موضوع باورهای اخلاقی وجدانی وجود دارد که باعث می‌شود فرد بدون در نظر گرفتن همسان بودن نزدیکی فرهنگی، مذهبی، خانوادگی صرفا با احساس دلسوزی و یا احساس گناه دست به انتخابی احساسی هیجانی می زند.

زوج های سالم هرگز دعوا نمی کنند

بسیاری از زوج ها دعوا را به عنوان یک علامت بد در زندگی خود تعبیر می‌کنند، با این فرض که یک زوج شاد و سالم هرگز دعوا نمی‌کنند. فقدان کامل تعارض در رابطه شما نشان می‌دهد که ممکن است به مسائل مهم توجه نکنید. بخش مهمی از ایجاد یک رابطه پایدار و شاد این است که یاد بگیرید چگونه به شیوه‌ای سالم باهم بحث کنید و از مشکلاتتان به راحتی با هم سخن بگویید.

داشتن فرزند؛ ما را به یکدیگر نزدیک‌تر می‌کند

بچه دار شدن یک کار بزرگ است که با مجموعه‌ای کاملاً جدید از تغییرات، چالش‌ها و خواب بسیار کمتر همراه است. در حالی که مطمئناً به عنوان والدین جدید از دوست داشتن یکدیگر دست نخواهید کشید، پس نمی‌توانید روی یک نوزاد جدید برای رفع مشکلات رابطه خود حساب باز کنید.

ازدواج کنم تا وضعیت مالی بهتری پیدا کنم

این تفکر و باور از مواردی است که برخی از افراد با آن سر کرده و درباره آن رویا پردازی‌های زیادی می‌کنند. هنگامی که هدف فردی از ازدواج ارتقا سطح مالی و اجتماعی است به نوعی وارد معامله با زندگی خود می‌شود. بسیار از اوقات حتی هنگامی که این افراد ظاهرا موفق شده احساس پیروزی می‌کنند با موضوعاتی روبرو می‌شوند که احساس رضایت آنها از زندگی مشترک را به شدت تهدید می‌کند و از آن جایی که این افراد در جهت رسیدن به هدف خویش یعنی بهبود شرایط مالی ازدواج می‌کنند بیشتر تمرکزشان بر وضعیت مالی طرف مقابل و خانواده‌اش است. در نتیجه؛ مسیری که بتواند آنها را به یکدیگر به عنوان یک زوج نزدیک کند ممکن است بیشتر باعث دوری بین این دو نفر شود. تمرکز روی پول باعث می شود تا تفاوت‌ها و ناهمسانی‌های بین خودشان را نادیده بگیرند.

تغییرش می‌دهم

باوری قدیمی و غیر کار آمد دیگر این است که؛ زن یا مرد فکر می‌کنند که توانایی تغییر در همسرشان را دارند و می توانند بعد از ازدواج طبق سلیقه خود او را تغییر دهند. ما باید این نکته را بدانیم که؛ وجود احساس علاقه و دوست داشتن طرف مقابل همواره باعث نادیده گرفتن تفاوت‌های معنادار و معایب او نمی‌شود. یکی از زوجین قدم اول را برداشته و بر این عقیده است که چون عشقم را دوست دارم رفتارهایش را می‌توانم تغییر بدهم و او را شبیه خودم کنم. کاری که حتی اگر ظاهرا در آن موفق شوید با ثبات نخواهد بود و فرد بعد از مدتی به خود واقعیش برمی‌گردد.

منبع:

https://blog.imagorelationshipswork.com/marriage-myths

 

 

دیدگاه

پیشنهاد سردبیر

آخرین اخبار

پربازدیدترین ها

خواندنی